tag:blogger.com,1999:blog-87969225870646479402024-03-20T00:23:44.270-07:00raheiran2raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.comBlogger47125tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-21743215101786108822011-11-23T10:21:00.000-08:002011-11-23T10:21:21.577-08:00این مرد شریف , شرف دارد به کل اون بی شرف هایی که حق امسال اون را خردند و بهشون خندیدند<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjeX8cEC192qlioBnjC9nPlsNOkZEKf_p-6m_CLaPvxEC5L-DkuaaKetNpYsWmcJJwb8XPdA23jK1lDSFx1PjGfbfKpBamko_cwOOaGZFY1N3i7u42imFQyjHKk__R6JUiY-OkKyxlWYgM/s1600/302074_253422368049946_100001465544001_777396_982465737_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><br />
اين پيرمرد شرافتمند در كهنسالگى براى لقمه نانى باد كنك مى فروشد...<br />
<br />
راستى پدر جان با 3000000000000 ميليارد چند بادكنك ميتوان خريد ؟؟؟<br />
<br />
خیلی درد ناکه نه؟؟؟<br />
اره میدونم واسه شما ها فرقی نداره پدرای ما چجوره نون میارند سر سفره ما<img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjeX8cEC192qlioBnjC9nPlsNOkZEKf_p-6m_CLaPvxEC5L-DkuaaKetNpYsWmcJJwb8XPdA23jK1lDSFx1PjGfbfKpBamko_cwOOaGZFY1N3i7u42imFQyjHKk__R6JUiY-OkKyxlWYgM/s320/302074_253422368049946_100001465544001_777396_982465737_n.jpg" width="207" /></a></div><br />
</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-31371686838892621432011-10-21T11:04:00.001-07:002011-10-21T11:04:58.336-07:00سال 1350 محمدرضاشاه سر قبر کوروش : کوروش آسوده بخواب ما بيداريم. سال 1390 احمدي نژاد سر قبر خميني : اقا بيدار شو ما ريدييم...!<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><span style="font-size: large;">سال 1350 محمدرضاشاه سر قبر کوروش : کوروش آسوده بخواب ما بيداريم. سال 1390 احمدي نژاد سر قبر خميني : اقا بيدار شو ما ريدييم...!</span></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-48948149123036623032011-10-09T10:15:00.000-07:002011-10-09T10:15:54.589-07:00کنترلپنل اینترنت ایران در سازمان ارتباطات<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}" style="font-family: Arial,Helvetica,sans-serif;"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody translationEligibleUserMessage" data-ft="{"type":3}">کنترلپنل اینترنت ایران در سازمان ارتباطات</span></span></h6><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEilhFrp43iQiEhXAKBzMrLRqWOPbSRjdueZXME9aTait3PWLoXOICBNihnxPdDOe2bOjdyjGyHkp59Fn4qewTAcKml7YYsqJ0OUiz9axcTgcu-Rk3Jb0eu4zw7_xQdktbI2dty-0Zq6Fng/s1600/297961_258640500840005_100000821729241_631240_693512348_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEilhFrp43iQiEhXAKBzMrLRqWOPbSRjdueZXME9aTait3PWLoXOICBNihnxPdDOe2bOjdyjGyHkp59Fn4qewTAcKml7YYsqJ0OUiz9axcTgcu-Rk3Jb0eu4zw7_xQdktbI2dty-0Zq6Fng/s320/297961_258640500840005_100000821729241_631240_693512348_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-28594724813747939262011-10-03T12:42:00.001-07:002011-10-03T12:42:41.781-07:00قدیم دزدا بانک میزدن الان دزدا بانـک میزنن !<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody translationEligibleUserMessage" data-ft="{"type":3}">قدیم دزدا بانک میزدن<br />
الان دزدا بانـک میزنن !</span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-32033525313053296312011-10-03T01:59:00.001-07:002011-10-03T01:59:55.827-07:00ناگفته هايي از زندگي مجيدي فرهاد ،مردي كه ژنرال نمي خواست باشد (به زبان خود فرهاد)<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">ناگفته هايي از زندگي مجيدي<br />
فرهاد ،مردي كه ژنرال نمي خواست باشد<br />
امير قلعه نويي يار هميشگياش نظري جويباري را صدا ميزند و از او ميخواهد كار را تمام كند: «برو به واعظ بگو من اين فرهاد پير را نميخواهم. يعني از اول هم او را نميخواستم. تا وقت هست او را با سيدصالحي معاوضه كنيد حتي اگر تا 50 ميليون تومان هم خواستند اشكالي ندارد. فقط فرهاد را رد كنيد، برود!»<br />
نظري جويباري پيغام امير را بيمعطلي به دفتر واعظ آشتياني برد: «آقا امير ميگويد فرهاد را با مهاجم پيكان (سيدصالحي) معاوضه كنيم. انگار به كارش نميآيد.»<br />
واعظ از اين پيشنهاد جا ميخورد: «برو به امير بگو اگ<br />
مقدمه: آخرين بازمانده نسل طلايي فوتبال ايران كه جزو گروه فاتحان آن بازي بهيادماندني و شكوهمند در ملبورن استراليا و صعود به جام جهاني لقب گرفته است دنياي متفاوتي با ساير همرزمان خود دارد. فرهاد مجيدي بهدليل محدوديتهايي كه براي خود در ارتباط با خبرنگاران ايجاد كرده- به قول خودش فقط با 2 روزنامه ورزشي و يك خبرگزاري گفتوگو ميكند- همواره به عنوان يك علامت سوال ميان خبرنگاران و اصحاب رسانه مطرح بوده است. همين دوري همواره شايعاتي را پيرامون كاپيتان استقلال ايجاد كرده است؛ شايعاتي كه حتي به زندگي شخصي او رسوخ پيدا كرده و گاها روابط خانوادگي او را نيز تحتالشعاع قرار داده است. فرهاد دنياي متفاوتي دارد كه اين حاصل تعريف خاصي است كه او از زندگي ميكند، ميگويد: «ديگر نميتوانم در زندگيام به افراد زيادي اعتماد كنم. آنها كه در دايره معتمدين من قرار دارند بسيار محدودند؛ شايد به تعداد انگشتان دو دست هم نرسند!»<br />
روشي كه مجيدي امروز در زندگي خود بهكار گرفته حاصل اتفاقاتي است كه از زمان حضورش به عنوان يك ستاره نوظهور در فوتبال بر او گذشت. فرهاد گاهي از سوي رسانهها چنان بزرگ شد كه تا مرز انفجار پيش رفت و گاهي نيز آنقدر به زير كشيده شد كه ميرفت تا مرز نابودي پيش برود. سياستهاي ابداعي و گاها احساسي مصائب و مشكلات فراواني را براي مجيدي به وجود آورد تا او را مجبور كند در بازگشت به فوتبال ايران از نظر برقراري ارتباط، بهخصوص با رسانهها دچار تغييرات فراواني شود. علامت سوال فرهاد ميان رسانهها هر روز بزرگ و بزرگتر خواهد شد تا اين حقيقت را باور كنيم كه مجيدي ديگر نميخواهد مثل دوران جوانياش رفتار و درهاي زندگي خود را به روي همگان باز كند. فرهاد حصاري دور خود كشيده كه تا زمان حياتش باقي خواهد ماند.<br />
***<br />
... دوباره فرهاد، دوباره استقلال. پس از سالها بازي در ليگ امارات به خانه بازگشته است. سرنوشتش دوباره با دستان اسطوره (ناصر حجازي) گره خورده است. هنوز هم او را باور دارد، مثل روزي كه از بهمن كرج به استقلال آمد. حجازي پايش را در يك كفش كرده و مدام ميگويد: «پس اين فرهاد چي شد؟ بياوريدش.» چند بازي از ليگ گذشته كه ناگهان سر و كله فرهاد پيدا ميشود. بله، فرهاد آمد. با استقبال سردي از سوي عليرضا منصوريان و پيروز قرباني! فرهاد به نگاههايشان بيتوجه است. به آينده خيره شده، به روزهاي بهتر: «من تازه 30 سالهام، پس ميتوانم.» حجازي، فرهاد 30 ساله را باور دارد اما همبازيهايش به او ميخندند ... نه، يك فصل بيشتر دوام نخواهد آورد. فرهاد تمام شده. چه سرنوشتي در انتظار فرهاد خواهد بود؟ فصل هفتم فصل بدي بود؛ كابوسوار و بسيار نااميدكننده. حجازي ميانههاي راه بركنار شد و فيروز كريمي آمد. از دست او هم كاري ساخته نبود. استقلال سيزدهم شد تا خريد بازيكني پا به سن گذاشته همچون فرهاد به سخره گرفته شود. آمدن امير قلعهنويي شايعات درباره فرهاد مجيدي را بيشتر ميكند اما قرارداد 2 ساله فرهاد مانع از كنار گذاشتنش ميشود. بيميلي امير قلعهنويي به فرهاد كاملا مشهود است. از همان بدو ورود برخورد بسيار سردي با مجيدي دارد. فصل هشتم شروع ميشود. يك تغيير ناگهاني در رأس مديريت باشگاه استقلال تا حدودي معادلات امير را بر هم ميزند. او يك هفته بيشتر فرصت ندارد. استقلال هفته پنجم در رتبه هفدهم! تغيير مديريتي مثل يك شوك بود. استقلال جان گرفت اما بدون فرهاد. فرهاد پشت دروازهها با بازيكنان ذخيره بغل پا ميزند و استقلال هم آن طرف مدام حريفانش را شكست ميدهد! برد پشت برد و پيروزي پشت پيروزي. امير قلعهنويي ناگهان جان ميگيرد و حس بياعتمادياش به فرهاد مجيدي بيشتر ميشود.<br />
سرمربي استقلال نظري جويباري را صدا ميزند و از او ميخواهد كار را تمام كند: «برو به واعظ بگو من اين فرهاد پير را نميخواهم. يعني از اول هم او را نميخواستم. تا وقت هست او را با سيدصالحي معاوضه كنيد حتي اگر تا 50 ميليون تومان هم خواستند اشكالي ندارد. فقط فرهاد را رد كنيد، برود!» نظري جويباري پيغام امير را بيمعطلي به دفتر واعظ آشتياني برد: «آقا امير ميگويد فرهاد را با مهاجم پيكان (سيدصالحي) معاوضه كنيم. انگار به كارش نميآيد.» واعظ از اين پيشنهاد جا ميخورد: «برو به امير بگو اگر 100 ميليون هم بدهند من حاضر نيستم مجيدي را به آنها بدهم!» از همانجا آتش اختلاف ميان واعظ آشتياني و امير قلعهنويي روشن ميشود. واعظ اجازه نميدهد فرهاد از استقلال جدا شود. او را باور دارد و ميداند انگيزه و تجربهاش به كار استقلال خواهد آمد. فصل هشتم با قهرماني استقلال به پايان رسيد. فرهاد در آن فصل هم مثل فصل هفتم كمرنگ بود. امير قلعهنويي بيشتر به بازيكنان خودش دل ميبست و خبري از مجيدي نبود. قهرماني استقلال شايعه جدايي فرهاد را قوت ميبخشيد اما مديران دوباره پاي او نشستند. فرهاد ماند و آرام، آرام جان گرفت. حضور صمد مرفاوي اميدهايش را بيشتر ميكرد.<br />
***<br />
حالا پيراهن شماره 7 بيشتر به تنش مينشست؛ پيراهني كه ماجرا دارد! قبل از شروع فصل هشتم نظري جويباري به خواست امير قلعهنويي پيراهن شماره 7 را به خسرو حيدري ميدهد. امير دستور داده پيراهن شماره 7 را خسرو به تن كند و فرهاد همان شماره 27 را بپوشد. پيراهني كه به ناچار فصل هفتم تن ميكرد. آن روزها پيراهن شماره 7 تن محمد نوازي بود و فرهاد نميتوانست شماره دلخواهش را بپوشد. باز هم پيراهن شماره 7 به بازيكن ديگري داده شده است. امير قلعهنويي لجبازي را با مجيدي زود شروع كرده بود. ميتوانست با همين اعداد اعصاب مجيدي را در اولين تمرين به هم بريزد. خسرو حيدري اما دستش نميرود كه پيراهن شماره 7 را بردارد. يك روز پس از تقسيم پيراهنها، خسرو در اولين تمرين پيراهن شماره 7 را نميپوشد. نگاهي به فرهاد مياندازد و ميگويد: «براي من افتخار است كه شما اين شماره را بپوشيد. 7 به تن من نميآيد. آقا فرهاد شما بپوشيدش.» از همانجا پايههاي دوستي عميق با خسرو حيدري شكل ميگيرد. همان شد كه فرهاد پس از جدايي خسرو در فصل دهم گفت: «هر طور شده او را فصل بعد به استقلال برميگردانم، خسرو متعلق به استقلال است.» تير امير قلعهنويي به سنگ ميخورد. پروژه از بين بردن فرهاد باز هم ناكام ميماند. چرا خسرو آن كار را انجام داد؟ امير بارها اين سوال را از خود ميپرسد اما به پاسخي نميرسد. امير ميخواست از فرهاد يك بازيكن ناكارآمد بسازد غافل از اينكه او بعدها به اسطوره هواداران تبديل خواهد شد، غافل از اينكه فرهاد در 3 دربي پي در پي گل ميزند و تا مرز انتخاب به عنوان مرد سال آسيا پيش ميرود و ... رفاقت خسرو و فرهاد از آن روز پيچيده و پيچيدهتر شد، بهطوري كه معمولا در اردوها در يك اتاق ميخوابند. خسرو، فرهاد را اينگونه تعريف ميكند: «فرهاد شبهايي كه در اردو با هم هستيم فقط كتاب ميخواند و زود هم ميخوابد. تا حالا او را عصبي و پرخاشگر نديدهام. سعي ميكند هميشه آرام باشد. رابطه بسيار خوبي با هم داريم. اهل شوخيهاي ناجور نيست و به تميزي هم علاقه زيادي دارد.»<br />
***<br />
حرفهاي خسرو ما را به اعماق زندگي فرهاد ميبرد، جايي كه براي خيليها معما شده است. او چهكار ميكند و چهكار نميكند؟! فرهاد كيست؟ فرهاد چيست؟ زندگي او چگونه با فوتبال گره خورد؟ براي يافتن پاسخ اين سوال ميتوان سفري كوتاه به تاريخ داشت. هفتم مهر ماه سال 1377. فينال بين قارهاي ميان تيمهاي ايران و الجزاير، ورزشگاه آزادي. استاديوم مملو از تماشاگر است. الجزاير، رباح ماجر ستاره بيمثالش را هم با خود به تهران آورده؛ مردي كه با پشت پا در فينال جام باشگاههاي اروپا با پيراهن تيم پورتو دروازه باوارياييها را گشود. الجزاير تيم شگفتانگيزي است. تيم ايران با مربيگري علي پروين وارد ميدان ميشود. فرهاد مجيدي پشت دروازه نشسته است. شب قبل از مسابقه پدرش را مجبور ميكند حتما اين بازي را از نزديك تماشا كند. پدرش كارمند وزارت صنايع دفاع است. نميتواند فرهاد را با خود به ورزشگاه ببرد. براي همين دايي فرزندش مامور بردن فرهاد به ورزشگاه ميشود. فرهاد آن روزها هنوز روياي فوتباليست شدن را در ذهن نميپروراند. مثل يك تماشاگر عادي بود، فقط درس، مشق و مدرسه! اما ناگهان جرقههاي ذهن او روشن شد. آنجا كه يك شماره 7 فرهاد را مجذوب خودش ميكند. از مجيد نامجو مطلق حرف ميزنيم. زوج او و جواد زرينچه در بازي با الجزاير رويايي بود. آن روز آقا مجيد هرگز نميدانست كه بازي چشمنواز و خيرهكنندهاش خالق يك اعجوبه ديگر خواهد شد. بله، آن روز مجيد نامجو مطلق در ورزشگاه آزادي سازنده فرهاد مجيدي بود. فرهادي كه بعدها جادوي فوتبال روح و جسمش را تسخير كرد و با همان پيراهن شماره 7 رويايي در استقلال ظهور كرد. نميدانيم مجيد نامجومطلق را ستايش كنيم كه ناخواسته خالق مجيدي بود يا خودش را؟! كدام يك خالق فرهاد بودند؟! فرهاد و انگيزههايش، فرهاد و روياهايش؟! يا آقامجيد و تكنيك بيمثالش؟<br />
***<br />
مجيد نامجومطلق هنوز هم براي فرهاد مجيدي الگو است؛ الگويي از حركت و پيشرفت. به او نگاه ميكند و نت برميدارد. فرهاد دفترچهاي دارد كه شايد بعدها قيمت پيدا كند! او طي همه اين سالها بيكار ننشسته و براي محقق كردن روياي مربيگري خود تلاش ميكند. طي سالهايي كه پشت سر گذاشته نوع تمرينهاي مربيان خود را در دفترچهاش يادداشت كرده، از شيوه تمرينها تا نحوه برخورد. از متسو چيزهاي زيادي نوشته است. به ياد ميآورد كه چگونه با مربيگري او در تيم العين قهرمان آسيا شد. فرهاد ديدگاه و دكترين اريش روته مولر را هم باور دارد. در فصلي كه مولر همكار مرفاوي بود، فرهاد چيزهاي زيادي از او ياد گرفت. او تمرينهاي روته مولر را هم مكتوب كرده است تا شايد روزي اين اصول را در ميدان مربيگري به كار بگيرد. امروز اگر از فرهاد مجيدي بپرسيد دوست داري در آينده چه كسي مربي استقلال شود قطعاً ميگويد «مجيد نامجومطلق». مجيد نامجومطلق براي فرهاد الگويي از حركت و پيشرفت در بازيهاي استقلال هم بود. بازي استقلال – راهآهن در فصل نهم گواهي صادق بر اين مدعا است. همان بازي كه فرهاد مجيدي پس از گلزني پيراهنش را از تن خارج كرد و به سوي سكوها دويد. چه شد كه فرهاد آن گل را زد؟ رد پاي مجيد نامجو در آن گل حس ميشود. رد پايي كه تا امروز پنهان مانده. بين نيمه صمد مرفاوي از نامجو مطلق ميخواهد با بازيكنان حرف بزند. مطلق هم رو به فرهاد ميكند و ميگويد: «در اين شرايط تو بايد به داد استقلال برسي. فقط بازيكنان بزرگ و باتجربه ميتوانند از پس كار برآيند. فرهاد برو و يك كاري كن.» گل زيبايي بود. فرهاد ناگهان به آسمان برخواست و با ضربه سر دروازه راهآهن را گشود. بازي داشت تمام ميشد...<br />
***<br />
اما بازي دوباره شروع شده است. فصل نهم فصل خوبي بود و فصل دهم بهتر هم شد. رسانهها فشار ميآورند تا فرهاد مجيدي به تيم ملي دعوت شود. افشين قطبي سختگيري ميكند تا اينكه فرهاد تا آستانه انتخاب به عنوان مرد سال آسيا پيش ميرود. او به ناچار فرهاد را فرا خواند. فرهاد پس از سالها دوباره به تيم ملي آمد. اين بار ديگر خبري از تماسهاي واسطهها نبود. گفته ميشد در زمان مربيگري ميروسلاو بلاژويچ و برانكو ايوانكوويچ عدهاي با مجيدي تماس ميگرفتند و از او ميخواستند با پرداخت مبلغي حضور خود در تيم ملي را تضمين كند. فرهاد اين تماسها را جدي نميگرفت. با اينكه رفتار خوبي از جانب مردان كروات سر نزد اما با سكوت خود تهران را ترك كرد و بار ديگر راهي امارات شد. دعوت دوباره به تيم ملي يادآور آن تماس نيست اما اختلاف با عليرضا منصوريان باعث ميشود خيلي زود روي نيمكت تيم ملي بنشيند. فرهاد فيالفور انصراف خود را از تيم ملي اعلام كرد اما رفتارهاي قطبي و همكارانش انگيزهاي شد تا فرهاد تلاش كند و دوباره به تيم ملي برگردد. تصور ميشد او فصل يازدهم ديگر تمام شود اما خوابهايي كه براي مجيدي ديده بودند تعبير نشد. مجيدي از هفته دوم كارش را شروع كرده با گلزنيهاي پي در پي تا اينكه كروش پرتغالي دوباره او را به تيم ملي فرا خواند. فرهاد خنديد و فيالفور دعوت كروش را قبول كرد. شايد آن دفترچه مخصوصش با حضور در تمرينهاي كروش رنگ و بوي ديگري به خود ميگرفت. فرهاد رفت و در تركيب اصلي تيم ملي هم قرار گرفت. با خودش ميگفت: «ديديد مچ قطبي را خواباندم؟!»<br />
***<br />
... امروز روز ديگري است. طعم انتقام از قطبي و همكارانش را چشيدم. به امير قلعهنويي هم فهماندم كه تمام نميشوم. همان اميري كه ميخواست اواسط فصل هشتم من را به دليل پيري و كهولت سن از استقلال بيرون كند و به پيكان بفرستد. حالا بايد تصميم ديگري بگيرم؛ تصميمي كه شايد همه را متعجب كند.<br />
... امروز، روز ديگري است. فرهاد جام جهاني 2006 را به خاطر ميآورد آن روز كه پيرمردي در قامت دايي جوان و گلزن! در خط حمله تيم ملي قرار گرفته است و با نمايش اسفبار خود نزديكترين دوستانش را هم به گروه مخالفان ميفرستد. با خود ميگويد: «من 3 سال ديگر 38 ساله خواهم شد. من آن روزها پير شدهام. نميتوانم براي تيم ملي مهره مفيدي باشم!» فرهاد در اعماق وجود خود صعود به جام جهاني فوتبال را قطعي ميداند. او معتقد است تيم ملي با كروش آينده درخشاني خواهد داشت. آيندهاي شايد شبيه آنچه با ولاسكوي آرژانتيني در تيم ملي واليبال كشورمان ميبينيم. بايد كاري كرد تا اتفاقات جام جهاني 2006 دوباره تكرار نشود. همان فضاحتي كه علي دايي خالقش بود. حتي آن بازوبند كاپيتاني هم در دستانش سنگيني ميكرد. فرهاد نميخواهد دايي دوم باشد؛ نه نميخواهد. با خودش كلنجار ميرود. با دوستش تماس ميگيرد. دوستي كه تحولات زيادي در زندگياش ايجاد كرده. دوستي كه فرهاد را مرد ديگري كرده است: «ميخواهم از تيم ملي خداحافظي كنم.» دوست لبخند ميزند و ميگويد: «تصميم خوبي است. درنگ نكن اسطوره ميشوي و اسطوره ميماني.» مسيري كه آمده بود را دوباره تا خانه برميگردد. قلم برميدارد و شروع ميكند به نوشتن: «من فرهاد مجيدي از تيم ملي رفتم تا فرصتي ايجاد شود براي جوانها. خداحافظ.»<br />
***<br />
و اين چنين فرهاد دوباره با تيم ملي، با روياهايش، با افزايش تعداد بازيهاي ملياش و با افزايش تعداد گلهايش وداع كرد اما داستان همچنان ادامه دارد. فرهاد ميماند تا شايد در استقلال افتخاري متفاوت را تجربه كند. اين همان فرهاد است كه امير قلعهنويي لحظهاي باورش نداشت. اين همان فرهاد است كه امير قلعهنويي نتوانست لحظهاي از او در جهت افزايش توان و قدرت تيمياش بهره بگيرد. او حالا شاه مهرهاي است در دستان پرويز مظلومي تا شايد به زودي خود را بر بام فوتبال آسيا هم ببيند. فرهاد با كوهي از انگيزه پيش ميتازد. پسري كه مجذوب سانترهاي خلاقانه مجيد نامجو در بازي ايران – الجزاير شد. مردي كه محمد مايلي را در اوج سختگيري مجذوب خود كرد. از نسلي كه با فوتبال گل كوچك خياباني با آن تكنيكهاي ساختگي و فيالبداهه دروازههاي پيشرفت را به سوي خود گشود تا حتي هواداران ارتش سرخ هم از او به نيكي ياد كنند. اين همان فرهاد ژنرال خيالي است كه نه در حضيض بلكه در اوج كنار ميرود.<br />
<br />
روزنامه ایران ورزشی</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-82215839456056648372011-09-25T10:28:00.001-07:002011-09-25T10:28:57.649-07:00جوايزِ بانكِ صادرات اعلام شد ٣٠٠٠ ميليارد تومان برايِ يك نفر يك بيلاخ برايِ ٧٦ ميليون نفر.......<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}" style="font-family: Arial,Helvetica,sans-serif;"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">جوايزِ بانكِ صادرات اعلام شد<br />
٣٠٠٠ ميليارد تومان برايِ يك نفر<br />
يك بيلاخ برايِ ٧٦ ميليون نفر....... </span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-92055775393927815732011-09-21T04:14:00.000-07:002011-09-21T04:14:47.288-07:00روزنامه " 7صبح " مورخه 1390/06/29: جنجال فیس بوکی بر سر شیر کاکائو شیشه ای پاک!<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjKqz-fF302OURORcU7SJj0YsER0K4QQhyy5xDYTF284NtaBp-qPACoXr4bhvI1zCQ0qP4aFM2NpB983M1f3HA2qPUny74Y35Wlfyf7ESN9odRk4jGvoimW3AB6X8rt-l11BN5XZxLVn_I/s1600/305186_199823606752765_160341594034300_486502_549375059_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjKqz-fF302OURORcU7SJj0YsER0K4QQhyy5xDYTF284NtaBp-qPACoXr4bhvI1zCQ0qP4aFM2NpB983M1f3HA2qPUny74Y35Wlfyf7ESN9odRk4jGvoimW3AB6X8rt-l11BN5XZxLVn_I/s320/305186_199823606752765_160341594034300_486502_549375059_n.jpg" width="219" /></a></div>روزنامه " 7صبح " مورخه 1390/06/29:<br />
<br />
جنجال فیس بوکی بر سر شیر کاکائو شیشه ای پاک!<br />
<br />
ن.ص: هنوز دو روز از انتشار گزارش کوتاه هفت صبح از ماجرای "کمـپین 1 میلیون لایک برای تولید دوباره شیر کاکائــو شیشه ای پاک" در فیس بوک و خبر تولید مجدد این محصول نگذشته است که غوغایی در صفحه طرفداران این محصول به پا شده است.<br />
<br />
در گزارش هفت صبح که پریروز به چاپ رسید به نقل از یک مسئول در شرکت پاک امده بود: از ماجرای این صفحه خبر داریم اما تنها چند ماه از تشکیل این صفحه می گذرد در حالی که ما یک سال است که تولید مجدد این محصول را در برنامه داریم.<br />
<br />
ادمین صفحه طرفداران شیرکاکائو شیشه ای با به اشتراک گذاشتن این قسمت از روزنامه هفت صبح با عنوان "برای مسئولان شرکت پاک متاسفیم" اعتراض خودش را به صحبت های این مدیر اعلام کرد،هواداران هم هر یک در این خصوص اظهار نظر کردند بعضی این موضوع را منطقی و بعضی حاصل بی انصافی مدیران این شرکت می دانند.<br />
<br />
همچنین مدیر صفحه هواداران در پست جداگانه ای نوشت: "متاسفانه در دیدار خود من با مدیر فروش پاک هم همین حرف زده شد.به من می گوید دستت درد نکه مرسی ولی برای مملکت خودت این کار را کردی , واسه پیشرفت کشورت این کمپین را راه انداختی." او همچنین نوشته:"آقای مسئول که این مطلب را می خوانی،یک تشکر به این 45.600 نفر بدهکاری"<br />
<br />
این پست نزدیک به هزار لایک و دویست کامنت دارد که بیشتر انها ابراز نارضایتی از اظهارات این مسئول در شرکت پاک است.<br />
<br />
در حالی که خیلی از طرفداران شیرکاکائوی شیشه ای پاک که برایشان یادآور خاطرات کوکی است از صبحت های مدیران این شرکت ناراحت و گله مند شده اند، بعضی از دوستداران منطقی تر می گویند: همینکه ما توانسته ایم این محصول را به مغازه ها برگردانیم دست اورد خوب و بزرگی است.</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-48548691644683234472011-09-20T03:49:00.003-07:002011-09-20T03:49:09.853-07:00توی فیلم های کشور رومانی سکس های مثلثی ممنوع شده تو ایران عشق مثلثی...<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">باید گریخت به حال خودمون که نمی تونیم حتی یک فیلم احساسی درست ببینیم با این که قبلشم چیز خاصی نبود اما الان دیگه یک باره شده</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-28589527111132466552011-09-20T03:48:00.001-07:002011-09-20T03:48:40.901-07:00توی فیلم های کشور رومانی سکس های مثلثی ممنوع شده تو ایران عشق مثلثی...<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">باید گریخت به حال خودمون که نمی تونیم حتی یک فیلم احساسی درست ببینیم با این که قبلشم چیز خاصی نبود اما الان دیگه یک باره شده</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-74345247603513717382011-09-19T03:50:00.001-07:002011-09-19T03:50:33.967-07:00قبلا میگفتن دو چیز مرگ ندارد: کفش ملی . جنتی ! دیروز کفش ملیم پاره شد !<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}" style="font-family: Arial,Helvetica,sans-serif;"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">قبلا میگفتن دو چیز مرگ ندارد: کفش ملی . جنتی ! دیروز کفش ملیم پاره شد !</span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-69219406777034540452011-09-18T12:57:00.000-07:002011-09-18T12:57:22.942-07:00شبا که خوابم نمیبره، شروع به شمارش صفر های جلوی اختلاس سه هزار میلیاردی میکنم، وسطاش خوابم میبره.<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">شبا که خوابم نمیبره، شروع به شمارش صفر های جلوی اختلاس سه هزار میلیاردی میکنم، وسطاش خوابم میبره.</span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-15313703310037687462011-09-17T09:10:00.001-07:002011-09-17T09:10:53.609-07:00حمید استیلی نوشت و امضا کرد که در دربی ریدیم<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjGxu0hdCk8Acj9xbLlpUmRuk8cGGfP4O9boQj14SV_vsCMVsGt7OCAemuDKcYL_t58EEKx1OAOdQoE1Nlf8toxrrz3itNRcFtA2yaaE46c65QKmSa-pNisvNzk0YptZ9Vkdoq7GhnVm-Y/s1600/302173_148604338565050_100002464550030_238827_1412584669_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="213" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjGxu0hdCk8Acj9xbLlpUmRuk8cGGfP4O9boQj14SV_vsCMVsGt7OCAemuDKcYL_t58EEKx1OAOdQoE1Nlf8toxrrz3itNRcFtA2yaaE46c65QKmSa-pNisvNzk0YptZ9Vkdoq7GhnVm-Y/s320/302173_148604338565050_100002464550030_238827_1412584669_n.jpg" width="320" /></a></div>حمید استیلی نوشت و امضا کرد که در دربی ریدیم<br />
</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-10218568678597346512011-09-14T12:49:00.001-07:002011-09-14T12:49:34.278-07:00پروردگارا .. مرا آن ده که خودم بیشتر حال می کنم..! عواقبشم با خودم.. آمین<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">پروردگارا ..<br />
مرا آن ده که خودم بیشتر حال می کنم..!<br />
عواقبشم با خودم..<br />
آمین</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-61667866851476418722011-09-13T06:43:00.003-07:002011-09-13T06:43:23.780-07:00برای کسانی که مفهوم آزادی را نمیدانند و میگن ایران آزاد ترین کشور دنیاست....<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">برای کسانی که مفهوم آزادی را نمیدانند و میگن ایران آزاد ترین کشور دنیاست....<br />
<br />
ایران آزاد:<br />
آزادی یعنی پوشش ملی..<br />
آزادی یعنی این حق رو نداشته باشی که توی خونه خودت هر جور خواستی لباس بپوشی چون ممکنه بعضی حیوونا تحریک بشن و بهت تجاوز کنن...!<br />
آزادی فقط لخت شدن نیست... گاهی پوشیدن هم آزادی می خواهد...شاید یک زن آزادی رادر پوشیدن ببیند ....<br />
آزادی یعنی توی دانشگاه سوال و اظهار نظر در مورد بعضی مسائل رو ممنوعه چون کمترین مجازاتش تعلیقه...<br />
آزادی یعنی هر چی آقا بگه...!!!<br />
آزادی یعنی شعار مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی در خیابان ها و مجلس و پذیرایی با باتوم و گاز اشک آور و ... از هرکی که مرگ بر دیکتاتور میگه...!<br />
آزادی یعنی پر شدن زندان ها از افراد سیاسی...<br />
آزادی یعنی حضور یک حزب در انتخابات اون هم اصولگرا...!<br />
آزادی یعنی فیلترینگ سایت ها و وبلاگ ها...<br />
آزادی یعنی اینترنت ملی...<br />
آزادی یعنی تفکیک جنسیتی دانشگاه ها..<br />
آزادی یعنی سرکوب خرید شب عید..<br />
آزادی یعنی پارازیت انداختن روی شبکه های ماهواره ای..<br />
آزادی یعنی جمع کردن دایره زنگی ...<br />
آزادی یعنی وقتی با همسرت تو خیابونی شناسنامه همرات باشه که خدایی نکرده با ون نبرنت...!<br />
آزادی یعنی سوال های از پیش طرح شده در جلسه ها و نشست ها...!<br />
آزادی یعنی زندانیان بدون وکیل...<br />
آزادی یعنی تخته کردن روزنامه ها و ...<br />
آزادی یعنی ندادن مجوز به کتاب ها و فیلم ها...<br />
آزادی یعنی تجاوز در زندان ها...<br />
آزادی یعنی گفتن اراجیف در نشست ها و مناظره ها و .<br />
آزادی یعنی زن من با با شلوار جین تنگ به خیابان می آید تو نمیگویی جون !<br />
آزادی یعنی یکی در خیابان با حجاب بود چادر سرش بود تو تمسخرش نمیکنی<br />
آزادی یعنی دو برادر یکی در اتاقش عکس شاه و دیگری در اتاق عکس خمینی!<br />
آزادی یعنی من ریش میگذارم تو شش تیغ کن!<br />
آزادی یعنی . . . . احمق نباش عقاید مسخره ات را ترک کن! آزادی یک کلمه است به وسعت علم و اندیشه و تفکر و جسم و روح و دین و عقاید و ...</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-5392828484829413372011-09-08T11:52:00.001-07:002011-09-08T11:52:23.104-07:00بدشانس یعنی جنتی که همه مسخره میکننش ولی نمی دونن مهدوی کنی 5 سال از جنتی بزرگتره.<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}" style="font-family: Arial,Helvetica,sans-serif;"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">بدشانس یعنی جنتی که همه مسخره میکننش ولی نمی دونن مهدوی کنی 5 سال از جنتی بزرگتره..... به شخصه هرگز تصور نمی کردم هیچ موجود زنده ای از جنتی بزرگتر باشه</span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-70331518206664969752011-09-07T03:45:00.000-07:002011-09-07T03:45:25.406-07:00آقا امروز داشتم از جلو کلیسا رد میشدم، به این فکر افتادم که.<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: small;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">آقا امروز داشتم از جلو کلیسا رد میشدم، به این فکر افتادم که..<br />
.<br />
... بیشتر مردم دنیا یکشنبه ها میرن کلیسا برای سلامتی مردم جهان دعا میکنن<br />
اونوقت تو ایران مردم جمعه ها میرن نماز جمعه برای بیشتر مردم دنیا آرزوی مرگ میکنن...</span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-59765253233153341482011-09-07T01:31:00.000-07:002011-09-07T01:31:15.236-07:00جک های جنتی...<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: small;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"><span>آخه جرا كشتيش اون پسرت بود. ..............................</span><wbr></wbr><span class="word_break"></span>.......جنتي با گريه به رستم</span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: small;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">تو برو تو من همه ی درارو قفل می کنم!!!!!!<br />
....<br />
...<br />
..<br />
.<br />
جنتی خطاب به زلیخا!!!!</span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: small;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">برو بهشون بگو گرگ به گله ات حمله کرده، اسکل شن بخندیم!<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
<span class="text_exposed_show"> .<br />
...<br />
.<br />
.<br />
جنتی در حال اغفال کردن چوپان دروغگو</span></span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: small;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"> </span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">مرد اينقدر گريه نكن سخت نگير كور ميشي ها!<br />
.<br />
.<br />
.<br />
<br />
<span class="text_exposed_show"> .<br />
<br />
.<br />
.<br />
<br />
.<br />
دلداري جنتي به حضرت يعقوب در فراق يوسف</span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: small;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"> </span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">دستت درد نکنه دخترم من خودم فندک دارم !<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
<span class="text_exposed_show"> ... ... .<br />
.<br />
.<br />
جنتی خطاب به دختر کبریت فروش</span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">احمد , تو هم بیا کمک کن مردیم از خستگی <br />
احمد : نه من دیگه پیر شدم , شما باید کار کنید <br />
.<br />
.<br />
.<br />
<span class="text_exposed_show"> .<br />
.<br />
</span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"><span class="text_exposed_show">حضرت اسماعیل در حال مکالمه با جنتی برای ساخت کعبه</span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"><span dir="ltr">میکائیل تو سر پیچ وایسا، تا اومد، پِخ کن بهشُ بترسونش... عزرائیل تو از پشت بهش حمله کن، اسرافیل تو هم وقتی عزرائیل گرفتش، با ساکسیفونت بزن تو سرش...نکیر و منکر،شما هم آماده باشید...جبرئیل تو هم پیف پاف بزن تو دماغش...<br />
[جلسه محرمانه پشت درهای بسته -طراحی نقشه قتل جنتی - بارگاه الهی - ساعت </span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"><span class="text_exposed_show"> </span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">خانومي ... گوسفنداتو بچرونم !<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
تیکه پرونی جنتی به دختران شعیب</span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"><span class="text_exposed_show"> </span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"><span class="text_exposed_show"> </span></span></h6><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}"><span class="text_exposed_show"> </span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-9659785251450000092011-09-07T01:13:00.001-07:002011-09-07T01:13:58.492-07:00کودکی ۱۲ ساله با «تقلید از سریال ماه رمضان» خود را کشت تا «روح» شود<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">کودکی ۱۲ ساله با «تقلید از سریال ماه رمضان» خود را کشت تا «روح» شود<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
<span class="text_exposed_show"> .<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
«محمد مهدی» کودکی ۱۲ ساله، به دلیل تقلید از یکی از سریالهای ماه رمضان هفته گذشته خود را حلق آویز کرد و بعد از یک هفته ماندن در کما، جانش را از دست داد. «می خواهم روح شوم و ببینم بابا و مامان راجع به من چه میگویند». به گزارش همشهری آنلاین، این آخرین جملهای بود که محمد مهدی قبل از شروع بازی مرگبارش به زبان آورد....</span></span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-85463595553793011662011-09-06T06:51:00.000-07:002011-09-06T06:51:06.047-07:00باز باران با ترانه...باز اخوند با عمامه.<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}" style="font-family: Arial,Helvetica,sans-serif;"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">باز آخوند<br />
با عمامه<br />
با دروغ هاي فراوان<br />
......مي خورد از مال مردم<br />
... ... مي پرد بر کول مردم<br />
<span class="text_exposed_show"> ... کودکي تنبل به حوزه<br />
همچو بلبل<br />
مدح روضه<br />
يادم آرَد از فلسطين<br />
از بلنديهاي جولان<br />
از دلار نفت ايران<br />
حرفهاي احمقانه<br />
از رجايي زمانه<br />
دور مي گشتم ز خانه<br />
شرع چون شمشير بران<br />
پاره مي کرد مغز ما را<br />
بشنو اينک کودک من<br />
از زبان مام ميهن<br />
مرز و بوم پاک ايران<br />
اين رئيس جمهور نادان<br />
کرد ويران<br />
کرد ويران</span></span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-52715927125073635922011-09-01T14:00:00.000-07:002011-09-01T14:00:24.470-07:00ز این به بعد توی ریاضی، قراره به جای واژه «بینهایت» از «جنتی» استفاده بشه!<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">ز این به بعد توی ریاضی، قراره به جای واژه «بینهایت» از «جنتی» استفاده بشه! مثلا انتگرال سه ایکس را از منفی جنتی تا مثبت جنتی حساب کنید</span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-31820802951750350252011-09-01T02:18:00.001-07:002011-09-01T02:18:19.834-07:00اعتصاب غذای اشکان ذهابیان و انتقال وی به سلول انفرادی<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><span class="link-url">اشکان ذهابیان دانشجوی محروم از تحصیل و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، روز گذشته در اعتراض به شرایط نامناسب و ادمه بازداشت خودسرانه و غیرقانونی اش در زندان متی کلا بابل دست به اعتصاب غذا نامحدود زد این دانشجوی محروم از تحصیل در دومین روز از اعتصاب غذایش درحالیکه در شرایط جسمی مناسبی نبود، به جای انتقال به بهداری زندان به سلول انفرادی منتقل شد. علی رغم گذشت بیش از ۴ ماه از زمان آخرین بازداشت وی همچنان در بلاتکلیفی مطلق بسر برده و مقامات قضایی از آزادی این دانشجو خودداری می کنند،در همین رابطه اشکان ذهابیان تصمیم به اعتصاب غذا نامحدود گرفته و اعلام کرده که تا تحقق خواسته هایش در اعتصاب غذا خواهد بود. وی گفته است که به علت غیرقانونی بودن ادامه بازداشتش و در اعتراض به بلاتکلیفی در پرونده جدیدش در دادگاه انقلاب بابل ، تنها در صورت آزادی اعتصابش را خواهد شکست این عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت که به علت فعالیت های دانشجوی اش از دانشگاه فردوسی مشهد اخراج شده استدرحالیکه زندان بابل یک بند مخصوص زندانیان سیاسی دارد که پیش از این توسط خود زندانیان سیاسی تجهیز شده است ، اشکان ذهابیان مدت دو ماه اول نگهداری اش در زندان متی کلا در بند سارقین این زندان محبوس بوده است. سپس وی به بند قاتلین این زندان منتقل شده است و همراه 60 زندانی محکوم به اعدام نگهداری میشود. در هر دو این بندها وی از هر گونه امکانات سرمایشی و رفاهی محروم بوده است ، با محدودیت تماس های تلفنی روبرو بوده ، حق دریافت کتاب از خانواده اش را نداشته و بارها مورد آزار و اذیت دیگر زندانیان قرار گرفته است. اشکان ذهابیان در هفته های گذشته به علت وضعیت وحشتناک نگهداری اش در زندان بابل به بیماری های پوستی و معده مبتلا شده و چندین بار خون بالا آورده است. با این حال وی تا کنون از هرگونه رسیدگی پزشکی محروم بوده است. وی بعد از خونریزی معده و یک ماه روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان ، هم اکنون اعتصاب غذا کرده و مجددا حالش وخیم شده است. هابیان در 12 آبان سال 88 نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به خاطر فعالیت های دانشجویی اش، مجددا بازداشت و در حالیکه از حق دفاع از خویش و حق داشتن وکیل محروم بود، با حکم غیابی به 6 ماه حبس غیرقانونی از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل محکوم شد. پس از بازداشت اخیر این دانشجوی محروم از تحصیل برای وی پرونده جدید قضایی تشکیل شده است ولی همچنان رای ان رسما ابلاغ نشده است. با این حال مقامات به صورت شفاهی اعلام کرده اند که 8 ماه حبس مجدد برای وی صادر شده است. اتهام های جدید اشکان ذهابیان در پرونده جدید وی، دیدار با آیت الله صانعی ، آیت الله وحید خراسانی و دیگر مراجع تقلید در قم عنوان شده است. </span></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-73659416759185030622011-09-01T02:15:00.000-07:002011-09-01T02:15:57.299-07:00هر روزمون بد تر از دیروزمون میشه...نمیدونم تا کجا باید صبر کنیم<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}" style="font-family: Arial,Helvetica,sans-serif;"><span style="font-size: large;"><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">از هر 2 تا تبلیغ تلیویزیون یکی تبلیغ بانکه ،ولی مردم هر روز فقیر تر<br />
میشند از هر 2 روز هفته یکیش تعطیله اما باز مردم افسرده تر میشند از هر<br />
2 نفر توی خیابون یه نفر لیسانس داره اما باز مردم بیکار تر میشند از هر<br />
2 تا خونه یکیش نوسازه اما مردم باز بی خانمان تر میشند از هر 2 نفر یکی<br />
دماغش رو عمل کرده اما باز قیافه ها زیبا نمیشند .....از هر 2 نفر یکی<br />
حاجی شده اما باز مردم بی خدا تر میشند !</span></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-76815728847576341132011-08-31T04:58:00.001-07:002011-08-31T04:58:11.272-07:00به کورش چه خواهیم گفت اگر سر بر آرد ز خاک<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><h6 class="uiStreamMessage" data-ft="{"type":1}" style="font-family: Arial,Helvetica,sans-serif;"><span style="font-size: large;"><i><span class="messageBody" data-ft="{"type":3}">به کورش چه خواهیم گفت اگر سر بر آرد ز خاک<br />
اگر باز پرسد ز ما :<br />
چه شد دین زرتشت پاک؟<br />
چه شد ملک ایران زمین؟<br />
کجایند مردان این سرزمین؟<br />
<span class="text_exposed_show">...چرا حال ایران زمین ناخوش است؟<br />
چرا دشمنش اینچنین سرکش است؟<br />
چرا ملک تاراج میشود؟<br />
جوانمرد محتاج میشود؟<br />
بگو کیست این ناپاک مرد<br />
که بر تخت من اینچنین تکیه کرد؟</span></span></i></span></h6></div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-50154549673331757272011-08-29T05:31:00.000-07:002011-08-29T05:31:17.499-07:00هم وطن به پا خیز(اغاز 3شنبه های اعتراضی از فردا)این دفعه برای خرید سال تحصیلی جدید<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">دوستان ایام مهر نزدیک است دیگه باید بریم خرید مدرسه هارو بکنیم بخدا زمان ندریماا یه امشب تا فردا ساعتِ ۵ وقت داریم که به دوستامون بگیم از امام حسین تا آزادی حراجی زدند<br />
<br />
بخدا خریدِ ماه مهرم خرج داره اونوقت ما نباید واسه ازدیمون خرج کنیم؟<br />
دوستان تا میتونید اطلاع رسانی کنید نمیدونم چرا اینقدر بی انگیزه شدیم اما به خدا فردا میتونیم روحیه بگیریم بازار اعتصاب تحت حمایت مردم آذربایجان هم هسیم یعنی اگر ما بیعیم اونم میاند پس خداییش ۱بر همت کنید تا واقعا برای همیشه با دیکتاتورِ ایران خداحافظی کنیم</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8796922587064647940.post-36742913971465027742011-08-29T04:15:00.000-07:002011-08-29T04:15:07.374-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj0LPeAxHrxHPwIkPCaRcgJ69-BG5-66P5MNAD0BPMRry18_gexEJDQRbFehTU_FyiJsnbfjvzIDdDeEI94vtS1vjLPlLZ4jEzU3m1V1kvFXoCOCk6lOerdVqZCUPm_mbt1waolXOOyJFA/s1600/294047_202824079782591_139858942745772_563081_6913031_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj0LPeAxHrxHPwIkPCaRcgJ69-BG5-66P5MNAD0BPMRry18_gexEJDQRbFehTU_FyiJsnbfjvzIDdDeEI94vtS1vjLPlLZ4jEzU3m1V1kvFXoCOCk6lOerdVqZCUPm_mbt1waolXOOyJFA/s320/294047_202824079782591_139858942745772_563081_6913031_n.jpg" width="242" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg4cP6693SRwBzLjNI3YZNxcW2-fGPxVVO5HrjGfbaAMOBOY45Zh46FQZcNrSb9hl_S0_gJ4mjkRZHhyphenhyphenvraFv7FLVrKqWGBnkfRWNZf_8g8wl78ccdz2ZG1pA4ubtRp_Hy7HBnjfgzhMbw/s1600/298647_202824116449254_139858942745772_563084_5975703_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg4cP6693SRwBzLjNI3YZNxcW2-fGPxVVO5HrjGfbaAMOBOY45Zh46FQZcNrSb9hl_S0_gJ4mjkRZHhyphenhyphenvraFv7FLVrKqWGBnkfRWNZf_8g8wl78ccdz2ZG1pA4ubtRp_Hy7HBnjfgzhMbw/s320/298647_202824116449254_139858942745772_563084_5975703_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhJNNDKuRuVB5ZnJQK1W7Vadx5OBIDW47rJtMYnPJHtP56KoNLlNoXTsaiFx6eE5vu3izhE9ZjweeK_Viv6sAXAPO6AO7PJqxePAWpvWJWe45RvwcqImOl79gsgmByW3Z6P729u8fW720E/s1600/302827_202824146449251_139858942745772_563086_2831402_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhJNNDKuRuVB5ZnJQK1W7Vadx5OBIDW47rJtMYnPJHtP56KoNLlNoXTsaiFx6eE5vu3izhE9ZjweeK_Viv6sAXAPO6AO7PJqxePAWpvWJWe45RvwcqImOl79gsgmByW3Z6P729u8fW720E/s1600/302827_202824146449251_139858942745772_563086_2831402_n.jpg" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhpwEsvYlc_XiVPKehAlPTAodejqr5qOlEKQ1DLVVgtTuQQfmESow6VMnD50BNjqE64zE-lJMaNiT-G3xgIS_ulRXI81h1ANUJ4bk7S117sfPi1HPNbDeFT6-vkNHYSxRlsQowg6zFCUdY/s1600/303787_202824179782581_139858942745772_563089_7981129_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhpwEsvYlc_XiVPKehAlPTAodejqr5qOlEKQ1DLVVgtTuQQfmESow6VMnD50BNjqE64zE-lJMaNiT-G3xgIS_ulRXI81h1ANUJ4bk7S117sfPi1HPNbDeFT6-vkNHYSxRlsQowg6zFCUdY/s320/303787_202824179782581_139858942745772_563089_7981129_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiK9w5MyemOaqCCkPdiQ5GAdNco5zWZC5KUr3Th7wWBlp0lrHKjKUrXzQ0NE16cvckYweM8eX0S2_ijgCM30Kk4BL7SoyMZrtybGXgiI9j1JQlFBy6Pf0PvE7WbJhodKmZb-nhQa-jItJU/s1600/304267_202824106449255_139858942745772_563083_5118456_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiK9w5MyemOaqCCkPdiQ5GAdNco5zWZC5KUr3Th7wWBlp0lrHKjKUrXzQ0NE16cvckYweM8eX0S2_ijgCM30Kk4BL7SoyMZrtybGXgiI9j1JQlFBy6Pf0PvE7WbJhodKmZb-nhQa-jItJU/s320/304267_202824106449255_139858942745772_563083_5118456_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjx70Bb7CrWgZ4NljO0Isb09VSfXklaKf-hMlL4-vSjMSDigLxkDUbg_Bz2jpCwNE4qKZE3Xr1alMYcZSqYKqXaNpNM8fsFfBkf7A4b4hlXMRxlhQpzT5hyf-TbKH_XblPId_oWztENdRc/s1600/305882_202824153115917_139858942745772_563087_7962331_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjx70Bb7CrWgZ4NljO0Isb09VSfXklaKf-hMlL4-vSjMSDigLxkDUbg_Bz2jpCwNE4qKZE3Xr1alMYcZSqYKqXaNpNM8fsFfBkf7A4b4hlXMRxlhQpzT5hyf-TbKH_XblPId_oWztENdRc/s320/305882_202824153115917_139858942745772_563087_7962331_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiNH5mDRcuZYhQZslA1r_x2fVWtF2W7MZRm89kHn-CBe0Q2cjxt2bZEMHKu24PKQ0z0W4HAlojjB4YC88qMT5SE66MpO62uR5Fp66zanHjz35F9fs_al14EGeL7jh2o9SemFMvaD6VCN4A/s1600/310017_202824189782580_139858942745772_563090_1577376_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiNH5mDRcuZYhQZslA1r_x2fVWtF2W7MZRm89kHn-CBe0Q2cjxt2bZEMHKu24PKQ0z0W4HAlojjB4YC88qMT5SE66MpO62uR5Fp66zanHjz35F9fs_al14EGeL7jh2o9SemFMvaD6VCN4A/s1600/310017_202824189782580_139858942745772_563090_1577376_n.jpg" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgmXCmT3zcxL_RMFM5wf3FktgTBbV8_ErqXiYdC4fbdHV1hYEFthk23nsOdD97So40TDJxSnVyTSuQSXv-9hhg1JP8Vm0NnS8UW-aM-6kKhwFc6dKwkT9Jh7dgr9RgSGbE2JOVYdin2J_k/s1600/310817_202824089782590_139858942745772_563082_1235645_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgmXCmT3zcxL_RMFM5wf3FktgTBbV8_ErqXiYdC4fbdHV1hYEFthk23nsOdD97So40TDJxSnVyTSuQSXv-9hhg1JP8Vm0NnS8UW-aM-6kKhwFc6dKwkT9Jh7dgr9RgSGbE2JOVYdin2J_k/s320/310817_202824089782590_139858942745772_563082_1235645_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhr9MG9QxbEaPW_ZD2oNYWiKe_zzeMe8vYfs7J6Z7WLOKfIB0SZo8aEpmM_OLyQ3RECypoYhOSIKMKlrRWyKEJ1SCQH6qiVIlEKAnpu4zPC6YHeCuTLNAPslu9FCOgnsV-Hugo07zevv00/s1600/313852_202824123115920_139858942745772_563085_7460079_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="179" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhr9MG9QxbEaPW_ZD2oNYWiKe_zzeMe8vYfs7J6Z7WLOKfIB0SZo8aEpmM_OLyQ3RECypoYhOSIKMKlrRWyKEJ1SCQH6qiVIlEKAnpu4zPC6YHeCuTLNAPslu9FCOgnsV-Hugo07zevv00/s320/313852_202824123115920_139858942745772_563085_7460079_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjCnwzbNhRvZZiLXjs6wDmXKb1xojnKiali0LEIzq19tvRF8uA4FErv9PuwmmJHRayg-ei_fWBubjnR5ukdAg_X2wBCJK2zfkmrrKh6Zit12ouu2aLCRbt3N-mOmHU1UHEiLES6qjTQNjA/s1600/313852_202824123115920_139858942745772_563085_7460079_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="179" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjCnwzbNhRvZZiLXjs6wDmXKb1xojnKiali0LEIzq19tvRF8uA4FErv9PuwmmJHRayg-ei_fWBubjnR5ukdAg_X2wBCJK2zfkmrrKh6Zit12ouu2aLCRbt3N-mOmHU1UHEiLES6qjTQNjA/s320/313852_202824123115920_139858942745772_563085_7460079_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiEmQuKLD-mlyZqCYqL2DwDkEZW0oq6K3QvUyq0Q4hY7hh9SrrrC6g_HLvCyp69T-OIDdHHppemG2UQPxqM6XsS5AkYtkxB1c4a8V6cOFJL_6g1crx7ZsJzQro7JB6d1yRlbwWPl-Jef8c/s1600/314037_202824203115912_139858942745772_563091_6012739_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="166" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiEmQuKLD-mlyZqCYqL2DwDkEZW0oq6K3QvUyq0Q4hY7hh9SrrrC6g_HLvCyp69T-OIDdHHppemG2UQPxqM6XsS5AkYtkxB1c4a8V6cOFJL_6g1crx7ZsJzQro7JB6d1yRlbwWPl-Jef8c/s320/314037_202824203115912_139858942745772_563091_6012739_n.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjAsB470WQXsLaA8WlRt_JG6NrUV4HeRGjFfdZY8E_TXTM0gA5FToiisEXRzBdLehdbjpTUdzdYtwtAwWFpJeM-uMT0F4Een_w2n6W9RGdNdDU0lSsSFGbtFbHgMPDp6zeeHvh0fcWuLKI/s1600/320492_202824163115916_139858942745772_563088_7000177_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjAsB470WQXsLaA8WlRt_JG6NrUV4HeRGjFfdZY8E_TXTM0gA5FToiisEXRzBdLehdbjpTUdzdYtwtAwWFpJeM-uMT0F4Een_w2n6W9RGdNdDU0lSsSFGbtFbHgMPDp6zeeHvh0fcWuLKI/s1600/320492_202824163115916_139858942745772_563088_7000177_n.jpg" /></a></div><br />
<br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><br />
</div><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><br />
</div><br />
<blockquote><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><span style="background-color: lime;">برادر جان تفنگت را زمین بگذار....تا از جسم تو از جسم تو این دیو ادم کش بیرون اید.<br />
تصاویر از خروش و خشم مردم غیور اردبیل در روز شنبه ۵ شهریور ۹۰</span> </div></blockquote><br />
</div>raheiran2http://www.blogger.com/profile/11870479757511877577noreply@blogger.com0